بالاخره با این «در رابطه با» چه کنیم؟ با ساختار زبان فارسی سازگار است یا ناسازگار؟ میگویند از زبانهای انگلیسی و فرانسه وارد فارسی شده است و حملهی آن زبانها به زبان فارسی است. این تعبیرهای جنگی هم کار دست آدم میدهد. چرا همیشه میترسیم و خودمان را مغلوب میبینیم؟ چرا نمیگوییم این غنیمتی است که ما از آن دو زبان ستاندهایم؟
در واقع هر دو تعبیر نادرست است. اگر این عبارت حملهی آن زبانها به فارسی باشد (چیزی شبیه بمب یا خمپاره) دیگر نباید در زبان اول ردی ازش پیدا شود؛ و اگر غنیمت باشد هم باز نباید در زبان اول بشود پیدایش کرد. این تشبیهها گمراهکننده اند.
در واقع این عبارت کارآمدیش را در زبانهای انگلیسی و فرانسه نشان داده است و حالا فارسیزبانانی گمان کردهاند این عبارت میتواند در زبان فارسی هم کارآمد باشد و دارند امتحان میکنند. مگر همیشه رفتن یک عبارت از زبانی به زبان دیگر مضر است؟ نکند این را هم با ملاکهای افتخارات قومی و ملی میسنجند؟ اگر عبارتی از فارسی به ترکی و عربی و انگلیسی رفت خوب است و اگر از آن زبانها به فارسی آمد بد است؟
همین «مگر» مثال خوبی است. «مگر» ترجمهی عبارت عربی «الا» است. چرا به «الا» و «مگر» میگویم عبارت و نمیگویم واژه؟ چون «الا» در واقع «ان لا» بوده که مطابق قواعد تلفظی عربی به این شکل درآمده و «مگر» هم در واقع «مه اگر» یا «نه اگر» بوده است. میبینید که در ترجمهی عبارت همه چیز را رعایت کردهاند، حتا ادغام را. فکر میکنی کسی هست که بگوید «مگر» چون گرتهبرداری از عربی است، برای زبان فارسی مضر است؟ گیرم کسی چنین بگوید، جز خندهی دیگران و نگاههای عاقل اندر سفیه چه گیرش میآید؟
و اگر گرتهبرداری از عربی که یک زبان سامی است برای فارسی مفید است، چرا گرتهبرداری از انگلیسی و فرانسه که زبانهای هندواروپایی اند برای فارسی مضر باشد؟ مگر فارسی هم هندواروپایی نیست؟
با کمی جستوجو درمییابیم زبانهای فرانسه و انگلیسی نیز تنها پذیرای این عبارت بودهاند. این عبارت چند قرن پیش، از زبان یونانی به این دو زبان وارد شده است. اگر کسی بتواند آثار ارسطو را به یونانی بخواند، همین عبارتبندی را در آثار ارسطو نیز خواهد یافت.
اگر کسی خبر دارد که انگلیسی و فرانسه ضرری دیدهاند، بگوید. البته فکر نکنی این حرفها یعنی این عبارت ضرری نمیرساند. ماجرا این است که اگر ضرری دارد، بدانیم آن ضرر چیست و حرفهای عجیب نزنیم. دلیل «ناسازگار بودن عبارتهای زبانهای دیگر با ساختار نحوی و صرفی زبان فارسی» در مورد «در رابطه با» چندان قانعکننده نبود. دلیل دیگری هم در کار هست؟
میگویند عبارتهایی که از زبانهای دیگر میآیند معنای روشنی ندارند، مبهم هستند، مشترک لفظی هستند و ابهام را در زبان زیاد میکنند. بعدتر به این خواهیم پرداخت که ابهام در زبان خوب است یا بد. اما الان با این فرض که ابهام چیز بدی است، برویم سراغ «در رابطه با» تا ببینیم ابهام ایجاد میکند یا نه.
«در رابطه با» را به چه معنا یا معناهایی به کار میبریم؟
این نمونهها را ببین:
1. سوال من در رابطه با درسهای او است.
2. در رابطه با همسایهات چه میدانی؟
3. آن روزها او در رابطه با حسین بود.
4. کامران آدم بداخلاقی است؛ کار کردن در رابطه با کامران بسیار سخت بود.
5. او را در رابطه با کلاهبرداریهایش دستگیر کردهاند.
«در رابطه با» در جملهی اول به معنای «از» به کار رفته است، در جملهی دوم به معنای «دربارهی»، در جملهی سوم به معنای «مرتبط با» یا «مربوط به»، در جملهی چهارم به معنای «با» یا «در کنار» و در جملهی پنجم به معنای «برای». اگر بیشتر دقت کنی میبینی ممکن است در دومی به معنای «از» به کار رفته باشد، و در سومی به معنای «با» یا «در کنار» و در اولی به معنای «دربارهی».
اگر ازت بپرسند «از»، «دربارهی»، «مرتبط با»، «در کنار» و «برای» یک معنا دارند؟ میخندی و میگویی نه؛ معنای هر کدام واضح است و با بقیه فرق دارد. اما میبینی وقتی یک عبارت را به همهی این معناها به کار ببری، امکان دارد میان این معناها اشتباه کنی. این همان ابهامی است که میگویند این عبارت در زبان فارسی پدید میآورد و به زبان فارسی صدمه میزند. مثلا اگر جملهی چهارم توضیح اولش را نداشت، نمی دانستیم منظور از «کار کردن در رابطه با کامران» چیست. کار کردن دربارهی کامران؟ کار کردن کنار کامران؟ کار کردن برای کامران؟
ابهام زبان را در کار اصلیش، رساندن پیام، ناتوان میکند. انگار عاقلانه است که اگر دوست داریم زبان ناتوان نشود، جلوی گرتهبرداری را بگیریم. اما چه طور میتوان جلوی گرتهبرداری را گرفت؟ زبان پلیس ندارد. کسی نمیتواند دیگری را از به کار بردن واژه، اصطلاح، یا عبارتی منع کند. یا بهتر بگویم، میتواند منع کند، اما این منعها کاری از پیش نمیبرد و مردم هر طور دوست داشته باشند صحبت میکنند و مینویسند. چه باید کرد؟ باز بیشتر خواهم نوشت.
در واقع هر دو تعبیر نادرست است. اگر این عبارت حملهی آن زبانها به فارسی باشد (چیزی شبیه بمب یا خمپاره) دیگر نباید در زبان اول ردی ازش پیدا شود؛ و اگر غنیمت باشد هم باز نباید در زبان اول بشود پیدایش کرد. این تشبیهها گمراهکننده اند.
در واقع این عبارت کارآمدیش را در زبانهای انگلیسی و فرانسه نشان داده است و حالا فارسیزبانانی گمان کردهاند این عبارت میتواند در زبان فارسی هم کارآمد باشد و دارند امتحان میکنند. مگر همیشه رفتن یک عبارت از زبانی به زبان دیگر مضر است؟ نکند این را هم با ملاکهای افتخارات قومی و ملی میسنجند؟ اگر عبارتی از فارسی به ترکی و عربی و انگلیسی رفت خوب است و اگر از آن زبانها به فارسی آمد بد است؟
همین «مگر» مثال خوبی است. «مگر» ترجمهی عبارت عربی «الا» است. چرا به «الا» و «مگر» میگویم عبارت و نمیگویم واژه؟ چون «الا» در واقع «ان لا» بوده که مطابق قواعد تلفظی عربی به این شکل درآمده و «مگر» هم در واقع «مه اگر» یا «نه اگر» بوده است. میبینید که در ترجمهی عبارت همه چیز را رعایت کردهاند، حتا ادغام را. فکر میکنی کسی هست که بگوید «مگر» چون گرتهبرداری از عربی است، برای زبان فارسی مضر است؟ گیرم کسی چنین بگوید، جز خندهی دیگران و نگاههای عاقل اندر سفیه چه گیرش میآید؟
و اگر گرتهبرداری از عربی که یک زبان سامی است برای فارسی مفید است، چرا گرتهبرداری از انگلیسی و فرانسه که زبانهای هندواروپایی اند برای فارسی مضر باشد؟ مگر فارسی هم هندواروپایی نیست؟
با کمی جستوجو درمییابیم زبانهای فرانسه و انگلیسی نیز تنها پذیرای این عبارت بودهاند. این عبارت چند قرن پیش، از زبان یونانی به این دو زبان وارد شده است. اگر کسی بتواند آثار ارسطو را به یونانی بخواند، همین عبارتبندی را در آثار ارسطو نیز خواهد یافت.
اگر کسی خبر دارد که انگلیسی و فرانسه ضرری دیدهاند، بگوید. البته فکر نکنی این حرفها یعنی این عبارت ضرری نمیرساند. ماجرا این است که اگر ضرری دارد، بدانیم آن ضرر چیست و حرفهای عجیب نزنیم. دلیل «ناسازگار بودن عبارتهای زبانهای دیگر با ساختار نحوی و صرفی زبان فارسی» در مورد «در رابطه با» چندان قانعکننده نبود. دلیل دیگری هم در کار هست؟
میگویند عبارتهایی که از زبانهای دیگر میآیند معنای روشنی ندارند، مبهم هستند، مشترک لفظی هستند و ابهام را در زبان زیاد میکنند. بعدتر به این خواهیم پرداخت که ابهام در زبان خوب است یا بد. اما الان با این فرض که ابهام چیز بدی است، برویم سراغ «در رابطه با» تا ببینیم ابهام ایجاد میکند یا نه.
«در رابطه با» را به چه معنا یا معناهایی به کار میبریم؟
این نمونهها را ببین:
1. سوال من در رابطه با درسهای او است.
2. در رابطه با همسایهات چه میدانی؟
3. آن روزها او در رابطه با حسین بود.
4. کامران آدم بداخلاقی است؛ کار کردن در رابطه با کامران بسیار سخت بود.
5. او را در رابطه با کلاهبرداریهایش دستگیر کردهاند.
«در رابطه با» در جملهی اول به معنای «از» به کار رفته است، در جملهی دوم به معنای «دربارهی»، در جملهی سوم به معنای «مرتبط با» یا «مربوط به»، در جملهی چهارم به معنای «با» یا «در کنار» و در جملهی پنجم به معنای «برای». اگر بیشتر دقت کنی میبینی ممکن است در دومی به معنای «از» به کار رفته باشد، و در سومی به معنای «با» یا «در کنار» و در اولی به معنای «دربارهی».
اگر ازت بپرسند «از»، «دربارهی»، «مرتبط با»، «در کنار» و «برای» یک معنا دارند؟ میخندی و میگویی نه؛ معنای هر کدام واضح است و با بقیه فرق دارد. اما میبینی وقتی یک عبارت را به همهی این معناها به کار ببری، امکان دارد میان این معناها اشتباه کنی. این همان ابهامی است که میگویند این عبارت در زبان فارسی پدید میآورد و به زبان فارسی صدمه میزند. مثلا اگر جملهی چهارم توضیح اولش را نداشت، نمی دانستیم منظور از «کار کردن در رابطه با کامران» چیست. کار کردن دربارهی کامران؟ کار کردن کنار کامران؟ کار کردن برای کامران؟
ابهام زبان را در کار اصلیش، رساندن پیام، ناتوان میکند. انگار عاقلانه است که اگر دوست داریم زبان ناتوان نشود، جلوی گرتهبرداری را بگیریم. اما چه طور میتوان جلوی گرتهبرداری را گرفت؟ زبان پلیس ندارد. کسی نمیتواند دیگری را از به کار بردن واژه، اصطلاح، یا عبارتی منع کند. یا بهتر بگویم، میتواند منع کند، اما این منعها کاری از پیش نمیبرد و مردم هر طور دوست داشته باشند صحبت میکنند و مینویسند. چه باید کرد؟ باز بیشتر خواهم نوشت.
No comments:
Post a Comment